سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

زبانحال عبدالله بن الحسن علیه السلام

شاعر : علیرضا شریف
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
قالب شعر : ترکیب بند

كِـل كـشـیـدنـد كه حس كرد عـمو افتاده            نگــران شد نـكـنـد چـنـگِ عــدو افـتـاده

پر گرفت از حرم و عمه به گَردش نرسید            دیــد از اسـب به گــودال به رو افـتــاده


سنگ و تیر از همه سو خورده، سنان از پهلو           لشكــری زخــم به جــان و تـنِ او افتاده

پــاره شد بـنـدِ دلــش از تــهِ دل آه كشید           ســایــۀ تـیــغ به گــودیِ گــلــو افــتــاده

شمــرها نقشه كشیـدند كه حـالا چه كنند           دیــد تا قـرعه به پــیـچـانـدۀ مـو افـتـاده

خویش را در وسطِ معـركه انداخت و بعد

در شبِ گریه حماسی غزلی ساخت و بعد

می شــود لایــق قــربــانــی دلبــر بـاشم            آخــریــن خــاطــرۀ این دمِ آخــر باشــم

لذتی بهتر از این نیست كه با سینۀ سرخ            در پــری خـانــۀ چَشــمِ تو كبــوتر باشم

آخرین خواستۀ من به یـتـیـمی این است            به رویِ سینۀ پُر مِهــرِ تو بی سر باشم

اسب ها نعــل شده راهــی گــودال شدند           بین این قــائــلۀ سخت چه بهـتــر؛ بــاشم

در خورش نیست اگر بازوی آویز به پوست

جانِ ناقــابلِ من هدیــۀ ناچیــزِ عموست

نقد و بررسی

بیت زیر به دلیل مستند نبودن تحریفی بودن حذف شد؛ همانگونه که بسیاری از علما و محققین همچون علامه بیرجندی؛ شیخ عباس قمی و .... در کتب کبریت احمر (ص ۱۴۱) منتخب التواریخ ( ص ۲۲۴) مقتل تحقیقی (۲۲۹) پژوهشی نو در بازشناسی مقتل سیدالشهدا (ص ۲۴۰) و .... تصریح کرده اند موضوع نبش قبر و سر به نیزه زدن حضرت علی اصغر صحت ندارد و تحریفی است!! این قصۀ جعلی و ساختگی برای اولین بار در قرن سیزدهم در کتاب ریاض القدس آن هم بدون هیچ استنادی تحریف شده است « کتاب ریاض القدس توسط علما و محققین تاریخی جزء کتب تحریفی معرفی شده است»؛ جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین جا کلیک کنید. ضمنا بند دوم نیز به دلیل ایرادات محتوایی و عدم رعایت توصیۀ علما و مراجع مبنی پرهیز از بازگو کردن روضه های سخت حذف شد



به تــلافیِ در آوردنِ تیـر از گــلــویـم             می شود از سر نِی سایۀ اصغر باشم؟